_می دونی چرا خانوما فوتبال بازي نمی كنن؟ چون خیلی كم پیدا می شه 11تا خانوم یه جور لباس بپوشن
_علی دایی می ره اردبیل نون بگیره چادر سر می كنه تا اونو نشناسن تو صف خودش رو می چسبونه به یه خانوم توپولی .خانومه می گه:علی ول كن منم رضازاده
_به لره می گن: چرا می ري دستشویی در رو نمی بندي؟ می گه: نه بابا می خواي من درو ببندم كه تو بیاي از سوراخ كلید نگام كنی؟
عربه با قزوینیه و رشتیه قرار می ذارن گلف بازي كنن.قزونیه می گه زمینش با من عربه می گه:چوبش با من .رشتیه داد می زنه می گه: من بازي نمی كنم باز سوراخش افتاد به من؟
_قانون جدید در رشت: پسرانی كه یك پدر دارند از سربازي معاف هستند
_یه بار یه قمري با یه بلبل ازدواج می كنه بچشون می شه: قنبل
_لره باهواپیما می یاد تهران می گه : اگه می دونستم اینقدر نزدیكه با ماشین خودم می یومدم
_لره می ره تهران زنگ می زنه خونه می گه: من دیگه ایران برنمی گردم
_لره از جلو گاوه رد می شه گاوه می گه ماااااااا لره می گه مابیشتر
_روي در توالتها نوشته شده: اینجا اخره خطه بخواي نخواي باید بكشی پایین
_شباهت متخصص اطفال با قزوینی؟ هردوتا شون بچه رو خوب می كنن
_فرق بادكنك و خانوم حامله؟ بادكنك رو اول باد می كنی بعد باهاش بازي می كنی زن رو اول باهاش بازي می كنی بعد باد می شه
_عربه می ره كنسرت ابی بعد از كنسرت همه یه چیزي می گفتن یكی می گفته ابی صداتو ابی نفستو عربه رو جو می گیره می گه: ابی ننتو
_به عربه می گن: چرا داروهاتو به موقع نمی خوري؟ می گه: اخه می خوام میكروبهارو غافلگیر كنم
نظرات شما عزیزان: